آداب معاشرت حرفه ای
آموزش مهارتهای ارتباطی با پریسا آسا

چطور حاضرجواب باشیم؟

حاضر جوابی چیست؟

 

حاضر جوابی از دید من به این معناست که وقتی در جمعی حضور داریم و یا با شخصی در حال گفت و گو هستیم، در عکس العمل به صحبت های مخاطبمان حرفی برای گفتن داشته باشیم تا به نوعی منزوی و منفعل به نظر نیاییم یا جوری که انگار نمی توانیم از حق خودمان دفاع کنیم .

از طرفی به حاضر جوابی به این معنا نیست که با بی ادبی به دیگران واکنش نشان دهیم که اگر تا به حال به این دید به حاضر جوابی نگاه می کردید کاملا اشتباه بوده است.

گاهی با حاضر جوابی های طنز آمیز یا شوخی های مودبانه ای که در جمع صورت می گیرد می توانیم موجب نشاط آن جمع شویم و به نوعی ابراز وجود کنیم.

اما شاید بپرسید که ما همیشه باید جواب دیگران را بدهیم؟ یا به رفتارشان واکنش نشان دهیم؟

خیر ، ما می توانیم مهارت حاضر جواب بودن را کسب کنیم اما بنابر تشخیص خودمان می توانیم گاهی از آن استفاده نکنیم و با سکوت واکنش بهتری نسبت به بعضی از رفتار ها نشان دهیم.
چه بسا گاهی سکوت کردن جواب بهتری به بعضی از رفتار هاست یا حتی  نمیخواهیم شان و شخصیت خودمان را در حد شخص روبرو پایین بیاوریم، شخصی که با رفتار یا کلماتش نوعی بی ادبی را به ما منتقل می کند یعنی به این نتیجه رسیده ایم که هدف و رسالت من چیز دیگری است و من برای سر و کله زدن با احمق ها متولد نشده ام.

 

حاضر جوابی در موقعیت های مختلف باهم فرق می کند و نمی شود یک قانون یا یک فرمول نوشت و گفت همه همین فرمول را استفاده کنید تا نتیجه بگیرید.

بلکه روش های مختلفی وجود دارد که بنابه موقعیت و جایگاه و زمان و شخص مورد نظر می توان از روش های مختلف استفاده کرد.

و مهم تر از همه اینکه خودتان باید تشخیص بدهید که چه زمان هایی باید چه واکنشی نشان دهید.

 

راهکار :

 

در اینجا چند راهکار برای حاضر جوابی به شما یاد می دهیم ، تا بتونید در موقعیت های پیش رو از آن ها استفاده کنید.

 

سوال پرسیدن

 

ممکن است شخصی به شما بگوید چقدر خسیسی..
اینکه  به او بگوییم نه من اصلا خسیس نیستم شاید جواب خوبی به او نباشد
اما اینکه با پرسیدن یک یا چند سوال با او وارد گفت و گو شویم می توانیم کم کم صحبت را به سمت دیگری هدایت کنیم.

مثلا در جواب شخصی که می گوید تو چقدر خسیسی بگوییم: چی شد که فکر کردی من آدم خسیسی هستیم؟

می تونم دلیل این حرفت رو بدونم؟

به چه چیزی فکر کردید که به این نتیجه رسیدید؟

 

یا شخصی می گوید ببین تو خیلی تنبلی..
یا تو خیلی ساکت هستی و هیچی نمیگی..

می تونیم بپرسیم دلیل اینکه این حرف رو زدی رو میشه توضیج بدی؟

دقیقا من رو با چه معیاری سنجیدی ؟ با چه افرادی مقایسه کردی که به این نتیجه رسیدی؟

اگر گفت خب من خیلی بیشتر از تو حرف میزنم .. میگیم آهان پس معیار سنجش تو هستی و هر کسی که خصوصیاتش به شما نزدیک باشه صفات خوبی رو بهش می چسبونن؟ 

اینطور کم کم مخاطب متوجه می شود که چع حرفی زده و بیشتر درمورد حرفش فکر می کند.

 

البته توع سوالاتی که می پرسیم بسیار اهمیت دارد و بسته به موقعیت و شخص بهتره سوالات رو انتخاب کنیم.

 

استفاده از طنز

 

یکی دیگر از راهکار هایی که برای حاضر جوابی می تونه به کارتون بیاد استفاده از طنز در پاسخ به دیگران است.

مثلا همین چند وقت پیش یکی از اعضای سایت گفت: مدیرم داشت به ناحق به من و همه ی همکاران ایراد می 

گرفتند که من با لحن شوخی و لبخند گفتم از شانس شماست که این معلم ها همه یک جا جمع شدند ..
که هم مدیر خندیدند و هم بقیه معلم ها .. باز گفتم خجالت هم نمی کشند و می خندند ..
و این طور مدیر دیگر به حرفش ادامه نداد و جوی که سنگین و ناراحت کننده شده بود از بین رفت و همه به کارشون برگشتند.

 

خب ایشون هم همکارانشون رو میشناختند و هم روحیه ی مدیر و جو حاکم بر اون محیط را و بسته به موقعیتشون تصمیم گرفتند همچین شوخی را انجام دهند.

اما ممکن است شخص دیگری همین شوخی را بکند و کاملا نتیجه ی عکس بگیرد چون موقعیت شناسی یا مخاطب شناسی نکرده است.

 

یا من در سنین نوجوانی به کم خوردن و بی اشتهایی معروف بودم در بین فامیل  هر کسی به من میرسید می گفت تو چرا هیچی نمیخوری؟ گنجشک از تو بیشتر غذا می خورد.. چرا میوه نمیخوری؟

اوایل کمی ناراحت میشدم که خب شما با خوردن من چیکار دارین؟ اما بعدش کم کم این موضوع رو به شوخی تبدیل کردیم.

یک روز که با فامیل دور هم نشسته بودیم یکی از آن ها گفت تو چرا چیزی نمیخوری؟ با حالت شوخی و خنده گفتم مامانم به من گفته وقتی مهمون داریم تو کمتر بخور یا وقتی میریم خونه کسی دست توی میوه و شکلات ها نکن تا من بهت اشاره کنم..
( آخه قدیم ها بعضی از مامان ها به بچه های 4-5 ساله شون اینطوری می گفتند که اون بچه رو کنترل کنند)

گفتم به محض اینکه مامانم اشاره کنه میخورم

از اون به بعد هر وقت بحث کم خوراکی من را پیش می کشیدند می گفتم مامان چرا اشاره نمی کنی؟ بخورم یا نه؟ یا می گفتم هنوز اشاره نکرده..

تا اینکه کم کم دیگه این موضوع را به شوخی گرفتند و به مرور از بین رفت.

 

پس بسیاری از این حرف و حدیث ها را می شود با شوخی و طنز مدیریت کرد.

 

یعنی حتی بعضی از نقطه ضعف هایمان را می توانیم یک نکته طنز آمیز از آن بیرون بکشید و با آن شوخی کنیم تا دیگران از آن سواستفاده نکنند.

 

مثلا در دوران دانشجویی دوتا از هم اتاقی هایم وقتی از تنبل بودن شیرازی ها صحبت می کردند من سریع آن را به شوخی تبدیل می کردم . ( در اون اتاق فقط من شیرازی بودم .)

و هر بار می گفتم نه شیرازی ها مدیریت بهتری دارند و بیشتر فکر می کنند تا کمتر انرژی صرف کنند( یعنی تنبل نیستند) و باز می خندیدیم.

یه بار بعد از صرف غذا  در فکر فرو رفته بودم دوستم گفت پاشو شیرازی زودتر سفره رو جمع کنیم بریم دانشگاه گفتم دارم هنوز به مدیریت فکر می کنم ..

گفت الان اینجا چطوری مخوای مدیریت کنی که کمتر انرژی صرف بشه؟

گفتم اینکه تو سفره رو جمع کنی 

و همه خندیدیم.

 

بعد از آن موقعیت به جواب فکر کنیم

 

درمورد حاضر جوابی سوالی در پیجم مطرح کردم که خیلی از افراد گفتند ما بعد از آن موقعیتی که باید در آن حاضر جواب بودیم بهترین پایخ را پیدا کردیم..

مثلا در حمام یا دستشویی در رخت خواب یا در حال کار کردن بودیم که یهو به فکرم اومد چرا این جواب رو ندادم؟

اگر اینجوری می گفتم خیلی بهتر بود..

احتمالا عده ای بعد از اینکه چندین ساعت یا چندین روز از آن موقعیتی که باید در آن حاضر جواب بودند می گذرد و تازه پاسخ مناسبی پیدا می کنند ، حرصشان بگیرد یا خودشان را سرزنش کنند که ای بابا .. چرا این جواب همون موقع به ذهنم نرسید؟ ای کاش همون موقع اینو بهش میگفتم و… 

اما باید بهتون بگم که این اصلا بد نیست و اتفاقا میتونه بهتون کمک کنه در حاضر جوابی..

یعنی هر وقت بعد از آن موقعیت تازه پاسخ مناسبی پیدا کردید بگید خوبه از این به بعد اگر شخصی به من اینطوری گفت می تونم همین جواب رو بهش بدم..

یا تصور کنید که در همان موقعیت هستید و شخصی رفتاری با شما دارد و شما همین پاسخی که الان به ذهنتان رسیده را به او می دهید.

و اینکه  بعد از آن موقعیت یعنی چند ساعت بعد یا چند روز بعد باز هم به پاسخ صحیح فکر کنید و سعی کنید یک پاسخ  خوب و متناسب با همان موقعیت پیدا کنید..

این تمرین باعث می شود که ذهن شما کم کم آمادگی این را پیدا کند که در هر موقعیتی قرار گرفت پاسخ متناسب با همان موقعیت را پیدا کند .

 

به افراد حاضر جواب نگاه کنید 

 

اگر افرادی رو میشناسید که خیلی خوب حلضر جوابی می کنند از آن ها یاد بگیرید ، یعنی مثلا در جمعی هستید که گفت و گویی بین افراد حاضر در آن جمع صورت می گیرد و شخص حاضر جواب خیلی خوب پاسخ آن ها را می دهد.

شما هم می توانید به پاسخ های آن شخص فکر کنید و الگوهای خوب را از او کپی برداری کنید.

یا حتی زمان هایی که تنها شدید تصور کنید که در همان موقعیت هستید و باز همان پاسخ ها را تمرین کنید.

(دیدن بعضی از فیلم ها هم می تواند تمرین خوبی باشد )

 

اما قرار نیست که تمام پاسخ های همان شخص را تمرین کنیم بلکه پاسخ هایی که فکر می کنیم خیلی خوب هستند و اگر مثلا شخصی پاسخ مناسبی در عکس العمل به مخاطبش نداد به این فکر کنیم که اگر من جای اون شخص بودم چه چیزی می گفتم؟

و به دنبال یک جواب خوب و متناسب بگردیم.

همه این تمرین ها کمک می کند تا ذهن شما کم کم آمادگی پیدا کند تا در هر موقعیت و متناسب با شخص پاسخ های خوبی را ارائه کند.

 

در اغلب اوقات سکوت بهترین جواب است

 

یه جمله ای هست که میگه؛

شما زمانی به پختگی روانی می رسید که به این نتیجه رسیده باشید، نیازی نیست به هر چیزی واکنش نشان دهید یا به هر حرفی جواب بدهید..

 

خیلی شنیده ایم که افرادی که پر بار تر هستند ، متواضع تر هم هستند ..

یعنی به هر رفتاری پاسخ نمی دهند و گاهی اوقات سکوت را انتخاب می کنند چون سطح خودشان را بالاتر از سرو کله زدن با افراد نادان می دانند.

 

اما حاضر جوابی در بعضی از مواقع هم بسیار مهم است و می تواند به کمک ما بیاید و بسته به موقعیت ما انتخاب می کنیم که در چه زمان هایی حاضر جواب باشیم و در چه زمان هایی سکوت کنیم.

 

چند ترفند کاربردی در بیان که شما را دوست داشتنی تر می کند


 
4 نظرات
  1. ایسو می گوید

    عالی بود ممنون

    1. پریسا آسا می گوید

      مرسی از توجهتون

  2. ماندنا می گوید

    عالی بود

  3. ََََََََََََ می گوید

    بسیار عالی و مفید

چرا نظرتان را نمی‌نویسید؟

مطمئن باشید که نظرات شما بسیار دقیق مطالعه خواهد شد و به آن پاسخ خواهیم داد.
هر نظری که برای ما می‌نویسید قوت قلبی برای ما خواهد بود

از شما متشکریم که با نظراتتان به ما انرژی لازم برای ادامه کار را می دهید